English    Türkçe    فارسی   

3
801-810

  • مست بودند از تماشای اله ** وز عجایبهای استدراج شاه
  • این چنین مستیست ز استدراج حق ** تا چه مستیها کند معراج حق
  • دانه‌ی دامش چنین مستی نمود ** خوان انعامش چه‌ها داند گشود
  • مست بودند و رهیده از کمند ** های هوی عاشقانه می‌زدند
  • یک کمین و امتحان در راه بود ** صرصرش چون کاه که را می‌ربود 805
  • امتحان می‌کردشان زیر و زبر ** کی بود سرمست را زینها خبر
  • خندق و میدان بپیش او یکیست ** چاه و خندق پیش او خوش مسلکیست
  • آن بز کوهی بر آن کوه بلند ** بر دود از بهر خوردی بی‌گزند
  • تا علف چیند ببیند ناگهان ** بازیی دیگر ز حکم آسمان
  • بر کهی دیگر بر اندازد نظر ** ماده بز بیند بر آن کوه دگر 810