English    Türkçe    فارسی   

3
978-987

  • گر گران و گر شتابنده بود ** آنک جویندست یابنده بود
  • در طلب زن دایما تو هر دو دست ** که طلب در راه نیکو رهبرست
  • لنگ و لوک و خفته‌شکل و بی‌ادب ** سوی او می‌غیژ و او را می‌طلب 980
  • گه بگفت و گه بخاموشی و گه ** بوی کردن گیر هر سو بوی شه
  • گفت آن یعقوب با اولاد خویش ** جستن یوسف کنید از حد بیش
  • هر حس خود را درین جستن بجد ** هر طرف رانید شکل مستعد
  • گفت از روح خدا لا تیاسوا ** همچو گم کرده پسر رو سو بسو
  • از ره حس دهان پرسان شوید ** گوش را بر چار راه آن نهید 985
  • هر کجا بوی خوش آید بو برید ** سوی آن سر کاشنای آن سرید
  • هر کجا لطفی ببینی از کسی ** سوی اصل لطف ره یابی عسی