English    Türkçe    فارسی   

4
1008-1017

  • ظاهرش با باطنش گشته به جنگ ** باطنش چون گوهر و ظاهر چو سنگ
  • ظاهرش گوید که ما اینیم و بس ** باطنش گوید نکو بین پیش و پس
  • ظاهرش منکر که باطن هیچ نیست ** باطنش گوید که بنماییم بیست 1010
  • ظاهرش با باطنش در چالش‌اند ** لاجرم زین صبر نصرت می‌کشند
  • زین ترش‌رو خاک صورتها کنیم ** خنده‌ی پنهانش را پیدا کنیم
  • زانک ظاهر خاک اندوه و بکاست ** در درونش صد هزاران خنده‌هاست
  • کاشف السریم و کار ما همین ** کین نهانها را بر آریم از کمین
  • گرچه دزد از منکری تن می‌زند ** شحنه آن از عصر پیدا می‌کند 1015
  • فضلها دزدیده‌اند این خاکها ** تا مقر آریمشان از ابتلا
  • بس عجب فرزند کو را بوده است ** لیک احمد بر همه افزوده است