English    Türkçe    فارسی   

4
1187-1196

  • محسنان با صد عطا و جود و بر ** زر نهاده شاعران را منتظر
  • پیششان شعری به از صدتنگ شعر ** خاصه شاعر کو گهر آرد ز قعر
  • آدمی اول حریص نان بود ** زانک قوت و نان ستون جان بود
  • سوی کسب و سوی غصب و صد حیل ** جان نهاده بر کف از حرص و امل 1190
  • چون بنادر گشت مستغنی ز نان ** عاشق نامست و مدح شاعران
  • تا که اصل و فصل او را بر دهند ** در بیان فضل او منبر نهند
  • تا که کر و فر و زر بخشی او ** هم‌چو عنبر بو دهد در گفت و گو
  • خلق ما بر صورت خود کرد حق ** وصف ما از وصف او گیرد سبق
  • چونک آن خلاق شکر و حمدجوست ** آدمی را مدح‌جویی نیز خوست 1195
  • خاصه مرد حق که در فضلست چست ** پر شود زان باد چون خیک درست