English    Türkçe    فارسی   

4
1194-1203

  • خلق ما بر صورت خود کرد حق ** وصف ما از وصف او گیرد سبق
  • چونک آن خلاق شکر و حمدجوست ** آدمی را مدح‌جویی نیز خوست 1195
  • خاصه مرد حق که در فضلست چست ** پر شود زان باد چون خیک درست
  • ور نباشد اهل زان باد دروغ ** خیک بدریدست کی گیرد فروغ
  • این مثل از خود نگفتم ای رفیق ** سرسری مشنو چو اهلی و مفیق
  • این پیمبر گفت چون بشنید قدح ** که چرا فربه شود احمد به مدح
  • رفت شاعر پیش آن شاه و ببرد ** شعر اندر شکر احسان کان نمرد 1200
  • محسنان مردند و احسانها بماند ** ای خنک آن را که این مرکب براند
  • ظالمان مردند و ماند آن ظلمها ** وای جانی کو کند مکر و دها
  • گفت پیغامبر خنک آن را که او ** شد ز دنیا ماند ازو فعل نکو