English    Türkçe    فارسی   

4
1237-1246

  • آن حسن نامی که از یک کلک او ** صد وزیر و صاحب آید جودخو
  • این حسن کز ریش زشت این حسن ** می‌توان بافید ای جان صد رسن
  • بر چنین صاحب چو شه اصغا کند ** شاه و ملکش را ابد رسوا کند
  • مانستن بدرایی این وزیر دون در افساد مروت شاه به وزیر فرعون یعنی هامان در افساد قابلیت فرعون
  • چند آن فرعون می‌شد نرم و رام ** چون شنیدی او ز موسی آن کلام 1240
  • آن کلامی که بدادی سنگ شیر ** از خوشی آن کلام بی‌نظیر
  • چون بهامان که وزیرش بود او ** مشورت کردی که کینش بود خو
  • پس بگفتی تا کنون بودی خدیو ** بنده گردی ژنده‌پوشی را بریو
  • هم‌چو سنگ منجنیقی آمدی ** آن سخن بر شیشه خانه‌ی او زدی
  • هر چه صد روز آن کلیم خوش‌خطاب ** ساختی در یک‌دم او کردی خراب 1245
  • عقل تو دستور و مغلوب هواست ** در وجودت ره‌زن راه خداست