English    Türkçe    فارسی   

4
1247-1256

  • ناصحی ربانیی پندت دهد ** آن سخن را او به فن طرحی نهد
  • کین نه بر جایست هین از جا مشو ** نیست چندان با خود آ شیدا مشو
  • وای آن شه که وزیرش این بود ** جای هر دو دوزخ پر کین بود
  • شاد آن شاهی که او را دست‌گیر ** باشد اندر کار چون آصف وزیر 1250
  • شاه عادل چون قرین او شود ** نام آن نور علی نور این بود
  • چون سلیمان شاه و چون آصف وزیر ** نور بر نورست و عنبر بر عبیر
  • شاه فرعون و چو هامانش وزیر ** هر دو را نبود ز بدبختی گزیر
  • پس بود ظلمات بعضی فوق بعض ** نه خرد یار و نه دولت روز عرض
  • من ندیدم جز شقاوت در لام ** گر تو دیدستی رسان از من سلام 1255
  • هم‌چو جان باشد شه و صاحب چو عقل ** عقل فاسد روح را آرد بنقل