English    Türkçe    فارسی   

4
1492-1501

  • گفت شاهنشه جرااش کم کنید ** ور بجنگد نامش از خط بر زنید
  • عقل او کم بود و حرص او فزون ** چون جرا کم دید شد تند و حرون
  • عقل بودی گرد خود کردی طواف ** تا بدیدی جرم خود گشتی معاف
  • چون خری پابسته تندد از خری ** هر دو پایش بسته گردد بر سری 1495
  • پس بگوید خر که یک بندم بست ** خود مدان کان دو ز فعل آن خسست
  • در تفسیر این حدیث مصطفی علیه‌السلام کی ان الله تعالی خلق الملائکة و رکب فیهم العقل و خلق البهائم و رکب فیها الشهوة و خلق بنی آدم و رکب فیهم العقل و الشهوة فمن غلب عقله شهوته فهو اعلی من الملائکة و من غلب شهوته عقله فهو ادنی من البهائم
  • در حدیث آمد که یزدان مجید ** خلق عالم را سه گونه آفرید
  • یک گره را جمله عقل و علم و جود ** آن فرشته‌ست او نداند جز سجود
  • نیست اندر عنصرش حرص و هوا ** نور مطلق زنده از عشق خدا
  • یک گروه دیگر از دانش تهی ** هم‌چو حیوان از علف در فربهی 1500
  • او نبیند جز که اصطبل و علف ** از شقاوت غافلست و از شرف