English    Türkçe    فارسی   

4
1540-1549

  • چون به خود باز آمدی دیدی ز جا ** کو سپس رفتست بس فرسنگها 1540
  • در سه روزه ره بدین احوالها ** ماند مجنون در تردد سالها
  • گفت ای ناقه چو هر دو عاشقیم ** ما دو ضد پس همره نالایقیم
  • نیستت بر وفق من مهر و مهار ** کرد باید از تو صحبت اختیار
  • این دو همره یکدگر را راه‌زن ** گمره آن جان کو فرو ناید ز تن
  • جان ز هجر عرش اندر فاقه‌ای ** تن ز عشق خاربن چون ناقه‌ای 1545
  • جان گشاید سوی بالا بالها ** در زده تن در زمین چنگالها
  • تا تو با من باشی ای مرده‌ی وطن ** پس ز لیلی دور ماند جان من
  • روزگارم رفت زین گون حالها ** هم‌چو تیه و قوم موسی سالها
  • خطوتینی بود این ره تا وصال ** مانده‌ام در ره ز شستت شصت سال