English    Türkçe    فارسی   

4
1564-1573

  • کالبد نامه‌ست اندر وی نگر ** هست لایق شاه را آنگه ببر
  • گوشه‌ای رو نامه را بگشا بخوان ** بین که حرفش هست در خورد شهان 1565
  • گر نباشد درخور آن را پاره کن ** نامه‌ی دیگر نویس و چاره کن
  • لیک فتح نامه‌ی تن زپ مدان ** ورنه هر کس سر دل دیدی عیان
  • نامه بگشادن چه دشوارست و صعب ** کار مردانست نه طفلان کعب
  • جمله بر فهرست قانع گشته‌ایم ** زانک در حرص و هوا آغشته‌ایم
  • باشد آن فهرست دامی عامه را ** تا چنان دانند متن نامه را 1570
  • باز کن سرنامه را گردن متاب ** زین سخن والله اعلم بالصواب
  • هست آن عنوان چو اقرار زبان ** متن نامه‌ی سینه را کن امتحان
  • که موافق هست با اقرار تو ** تا منافق‌وار نبود کار تو