English    Türkçe    فارسی   

4
1635-1644

  • برد مقناطیست ار تو آهنی ** ور کهی بر کهربا بر می‌تنی 1635
  • آن یکی چون نیست با اخیار یار ** لاجرم شد پهلوی فجار جار
  • هست موسی پیش قبطی بس ذمیم ** هست هامان پیش سبطی بس رجیم
  • جان هامان جاذب قبطی شده ** جان موسی طالب سبطی شده
  • معده‌ی خر که کشد در اجتذاب ** معده‌ی آدم جذوب گندم آب
  • گر تو نشناسی کسی را از ظلام ** بنگر او را کوش سازیدست امام 1640
  • بیان آنک عارف را غذاییست از نور حق کی ابیت عند ربی یطعمنی و یسقینی و قوله الجوع طعام الله یحیی به ابدان الصدیقین ای فی الجوع یصل طعام‌الله
  • زانک هر کره پی مادر رود ** تا بدان جنسیتش پیدا شود
  • آدمی را شیر از سینه رسد ** شیر خر از نیم زیرینه رسد
  • عدل قسامست و قسمت کردنیست ** این عجب که جبر نی و ظلم نیست
  • جبر بودی کی پشیمانی بدی ** ظلم بودی کی نگهبانی بدی