English    Türkçe    فارسی   

4
176-185

  • آنچنان کین زن در آن حجره جفا ** خشک شد او و حریفش ز ابتلا
  • گفت صوفی با دل خود کای دو گبر ** از شما کینه کشم لیکن به صبر
  • لیک نادانسته آرم این نفس ** تا که هر گوشی ننوشد این جرس
  • از شما پنهان کشد کینه محق ** اندک اندک هم‌چو بیماری دق
  • مرد دق باشد چو یخ هر لحظه کم ** لیک پندارد بهر دم بهترم 180
  • هم‌چو کفتاری که می‌گیرندش و او ** غره‌ی آن گفت کین کفتار کو
  • هیچ پنهان‌خانه آن زن را نبود ** سمج و دهلیز و ره بالا نبود
  • نه تنوری که در آن پنهان شود ** نه جوالی که حجاب آن شود
  • هم‌چو عرصه‌ی پهن روز رستخیز ** نه گو و نه پشته نه جای گریز
  • گفت یزدان وصف این جای حرج ** بهر محشر لا تری فیها عوج 185
  • معشوق را زیر چادر پنهان کردن جهت تلبیس و بهانه گفتن زن کی ان کید کن عظیم