English    Türkçe    فارسی   

4
1818-1827

  • ای فلک‌پیمای چست چست‌خیز ** زانچ خوردی جرعه‌ای بر ما بریز
  • میر مجلس نیست در دوران دگر ** جز تو ای شه در حریفان در نگر
  • کی توان نوشید این می زیردست ** می یقین مر مرد را رسواگرست 1820
  • بوی را پوشیده و مکنون کند ** چشم مست خویشتن را چون کند
  • خود نه آن بویست این که اندر جهان ** صد هزاران پرده‌اش دارد نهان
  • پر شد از تیزی او صحرا و دشت ** دشت چه کز نه فلک هم در گذشت
  • این سر خم را به کهگل در مگیر ** کین برهنه نیست خود پوشش‌پذیر
  • لطف کن ای رازدان رازگو ** آنچ بازت صید کردش بازگو 1825
  • گفت بوی بوالعجب آمد به من ** هم‌چنانک مر نبی را از یمن
  • که محمد گفت بر دست صبا ** از یمن می‌آیدم بوی خدا