English    Türkçe    فارسی   

4
1888-1897

  • بگذر از انسان هم و از قال و قیل ** تا لب دریای جان جبرئیل
  • بعد از آنت جان احمد لب گزد ** جبرئیل از بیم تو واپس خزد
  • گوید ار آیم به قدر یک کمان ** من به سوی تو بسوزم در زمان 1890
  • آشفتن آن غلام از نارسیدن جواب رقعه از قبل پادشاه
  • این بیابان خود ندارد پا و سر ** بی‌جواب نامه خستست آن پسر
  • کای عجب چونم نداد آن شه جواب ** با خیانت کرد رقعه‌بر ز تاب
  • رقعه پنهان کرد و ننمود آن به شاه ** کو منافق بود و آبی زیر کاه
  • رقعه‌ی دیگر نویسم ز آزمون ** دیگری جویم رسول ذو فنون
  • بر امیر و مطبخی و نامه‌بر ** عیب بنهاده ز جهل آن بی‌خبر 1895
  • هیچ گرد خود نمی‌گردد که من ** کژروی کردم چو اندر دین شمن
  • کژ وزیدن باد بر سلیمان علیه‌السلام به سبب زلت او
  • باد بر تخت سلیمان رفت کژ ** پس سلیمان گفت بادا کژ مغژ