English    Türkçe    فارسی   

4
2034-2043

  • این عجب که جان به زندان اندرست ** وانگهی مفتاح زندانش به دست
  • پای تا سر غرق سرگین آن جوان ** می‌زند بر دامنش جوی روان 2035
  • دایما پهلو به پهلو بی‌قرار ** پهلوی آرامگاه و پشت‌دار
  • نور پنهانست و جست و جو گواه ** کز گزافه دل نمی‌جوید پناه
  • گر نبودی حبس دنیا را مناص ** نه بدی وحشت نه دل جستی خلاص
  • وحشتت هم‌چون موکل می‌کشد ** که بجو ای ضال منهاج رشد
  • هست منهاج و نهان در مکمنست ** یافتش رهن گزافه جستنست 2040
  • تفرقه‌جویان جمع اندر کمین ** تو درین طالب رخ مطلوب بین
  • مردگان باغ برجسته ز بن ** کان دهنده‌ی زندگی را فهم کن
  • چشم این زندانیان هر دم به در ** کی بدی گر نیستی کس مژده‌ور