English    Türkçe    فارسی   

4
2206-2215

  • آنک عاقل بود عزم راه کرد ** عزم راه مشکل ناخواه کرد
  • گفت با اینها ندارم مشورت ** که یقین سستم کنند از مقدرت
  • مهر زاد و بوم بر جانشان تند ** کاهلی و جهلشان بر من زند
  • مشورت را زنده‌ای باید نکو ** که ترا زنده کند وان زنده کو
  • ای مسافر با مسافر رای زن ** زانک پایت لنگ دارد رای زن 2210
  • از دم حب الوطن بگذر مه‌ایست ** که وطن آن سوست جان این سوی نیست
  • گر وطن خواهی گذر آن سوی شط ** این حدیث راست را کم خوان غلط
  • سر خواندن وضو کننده اوراد وضو را
  • در وضو هر عضو را وردی جدا ** آمدست اندر خبر بهر دعا
  • چونک استنشاق بینی می‌کنی ** بوی جنت خواه از رب غنی
  • تا ترا آن بو کشد سوی جنان ** بوی گل باشد دلیل گلبنان 2215