English    Türkçe    فارسی   

4
2246-2255

  • به تو بسی گاوان و میشان خورده‌ای ** تو بسی اشتر به قربان کرده‌ای
  • تو نگشتی سیر زانها در زمن ** هم نگردی سیر از اجزای من
  • هل مرا تا که سه پندت بر دهم ** تا بدانی زیرکم یا ابلهم
  • اول آن پند هم در دست تو ** ثانیش بر بام کهگل بست تو
  • وآن سوم پند دهم من بر درخت ** که ازین سه پند گردی نیکبخت 2250
  • آنچ بر دستست اینست آن سخن ** که محالی را ز کس باور مکن
  • بر کفش چون گفت اول پند زفت ** گشت آزاد و بر آن دیوار رفت
  • گفت دیگر بر گذشته غم مخور ** چون ز تو بگذشت زان حسرت مبر
  • بعد از آن گفتش که در جسمم کتیم ** ده درمسنگست یک در یتیم
  • دولت تو بخت فرزندان تو ** بود آن گوهر به حق جان تو 2255