English    Türkçe    فارسی   

4
2400-2409

  • پس بدانی چونک رستی از بدن ** گوش و بینی چشم می‌داند شدن 2400
  • راست گفتست آن شه شیرین‌زبان ** چشم گرد مو به موی عارفان
  • چشم را چشمی نبود اول یقین ** در رحم بود او جنین گوشتین
  • علت دیدن مدان پیه ای پسر ** ورنه خواب اندر ندیدی کس صور
  • آن پری و دیو می‌بیند شبیه ** نیست اندر دیدگاه هر دو پیه
  • نور را با پیه خود نسبت نبود ** نسبتش بخشید خلاق ودود 2405
  • آدمست از خاک کی ماند به خاک ** جنیست از نار بی‌هیچ اشتراک
  • نیست مانندای آتش آن پری ** گر چه اصلش اوست چون می‌بنگری
  • مرغ از بادست و کی ماند به باد ** نامناسب را خدا نسبت به داد
  • نسبت این فرعها با اصلها ** هست بی‌چون ار چه دادش وصلها