English    Türkçe    فارسی   

4
2482-2491

  • زانک مردم هست هم‌چون آب جو ** چون شود تیره نبینی قعر او
  • قعر جو پر گوهرست و پر ز در ** هین مکن تیره که هست او صاف حر
  • جان مردم هست مانند هوا ** چون بگرد آمیخت شد پرده‌ی سما
  • مانع آید او ز دید آفتاب ** چونک گردش رفت شد صافی و ناب 2485
  • با کمال تیرگی حق واقعات ** می‌نمودت تا روی راه نجات
  • باز گفتن موسی علیه‌السلام اسرار فرعون را و واقعات او را ظهر الغیب تابخبیری حق ایمان آورد یا گمان برد
  • ز آهن تیره بقدرت می‌نمود ** واقعاتی که در آخر خواست بود
  • تا کنی کمتر تو آن ظلم و بدی ** آن همی‌دیدی و بتر می‌شدی
  • نقشهای زشت خوابت می‌نمود ** می‌رمیدی زان و آن نقش تو بود
  • هم‌چو آن زنگی که در آیینه دید ** روی خود را زشت و بر آیینه رید 2490
  • که چه زشتی لایق اینی و بس ** زشتیم آن تواست ای کور خس