English    Türkçe    فارسی   

4
253-262

  • آنک گوید مال گرد آورده‌ام ** چیست یعنی چرک چندین برده‌ام
  • این سخن گرچه که رسوایی‌فزاست ** در میان تونیان زین فخرهاست
  • که تو شش سله کشیدی تا به شب ** من کشیدم بیست سله بی کرب 255
  • آنک در تون زاد و پاکی را ندید ** بوی مشک آرد برو رنجی پدید
  • قصه‌ی آن دباغ کی در بازار عطاران از بوی عطر و مشک بیهوش و رنجور شد
  • آن یکی افتاد بیهوش و خمید ** چونک در بازار عطاران رسید
  • بوی عطرش زد ز عطاران راد ** تا بگردیدش سر و بر جا فتاد
  • هم‌چو مردار اوفتاد او بی‌خبر ** نیم روز اندر میان ره‌گذر
  • جمع آمد خلق بر وی آن زمان ** جملگان لاحول‌گو درمان کنان 260
  • آن یکی کف بر دل او می براند ** وز گلاب آن دیگری بر وی فشاند
  • او نمی‌دانست کاندر مرتعه ** از گلاب آمد ورا آن واقعه