English    Türkçe    فارسی   

4
2615-2624

  • هوی فانی چونک خود فا او سپرد ** گشت باقی دایم و هرگز نمرد 2615
  • هم‌چو قطره‌ی خایف از باد و ز خاک ** که فنا گردد بدین هر دو هلاک
  • چون به اصل خود که دریا بود جست ** از تف خورشید و باد و خاک رست
  • ظاهرش گم گشت در دریا و لیک ** ذات او معصوم و پا بر جا و نیک
  • هین بده ای قطره خود را بی‌ندم ** تا بیابی در بهای قطره یم
  • هین بده ای قطره خود را این شرف ** در کف دریا شو آمن از تلف 2620
  • خود کرا آید چنین دولت به دست ** قطره‌ای را بحری تقاضاگر شدست
  • الله الله زود بفروش و بخر ** قطره‌ای ده بحر پر گوهر ببر
  • الله الله هیچ تاخیری مکن ** که ز بحر لطف آمد این سخن
  • لطف اندر لطف این گم می‌شود ** که اسفلی بر چرخ هفتم می‌شود