English    Türkçe    فارسی   

4
2727-2736

  • از مشارق وز مغارب بی‌لجاج ** سوی تو آرند سلطانان خراج
  • پادشاهان لب همی مالند شاد ** بر ستانه‌ی خاک تو این کیقباد
  • اسپ یاغی چون ببیند اسپ ما ** رو بگرداند گریزد بی عصا
  • تاکنون معبود و مسجود جهان ** بوده‌ای گردی کمینه‌ی بندگان 2730
  • در هزار آتش شدن زین خوشترست ** که خداوندی شود بنده‌پرست
  • نه بکش اول مرا ای شاه چین ** تا نبیند چشم من بر شاه این
  • خسروا اول مرا گردن بزن ** تا نبیند این مذلت چشم من
  • خود نبودست و مبادا این چنین ** که زمین گردون شود گردون زمین
  • بندگان‌مان خواجه‌تاش ما شوند ** بی‌دلان‌مان دلخراش ما شوند 2735
  • چشم‌روشن دشمنان و دوست کور ** گشت ما را پس گلستان قعر گور
  • تزییف سخن هامان علیه‌اللعنه