English    Türkçe    فارسی   

4
2791-2800

  • هر امیری نیزه‌ی خود در فکند ** تا شود در امتحان آن سیل‌بند
  • پس قضیب انداخت در وی مصطفی ** آن قضیب معجز فرمان روا
  • نیزه‌ها را هم‌چو خاشاکی ربود ** آب تیز سیل پرجوش عنود
  • نیزه‌ها گم گشت جمله و آن قضیب ** بر سر آب ایستاده چون رقیب
  • ز اهتمام آن قضیب آن سیل زفت ** روبگردانید و آن سیلاب رفت 2795
  • چون بدیدند از وی آن امر عظیم ** پس مقر گشتند آن میران ز بیم
  • جز سه کس که حقد ایشان چیره بود ** ساحرش گفتند و کاهی از جحود
  • ملک بر بسته چنان باشد ضعیف ** ملک بر رسته چنین باشد شریف
  • نیزه‌ها را گر ندیدی با قضیب ** نامشان بین نام او بین این نجیب
  • نامشان را سیل تیز مرگ برد ** نام او و دولت تیزش نمرد 2800