English    Türkçe    فارسی   

4
2845-2854

  • گفت بی برهان نخواهم من شنید ** آنچ گولی آن به تقلیدی گزید 2845
  • هین بیاور حجت و برهان که من ** نشنوم بی حجت این را در زمن
  • گفت حجت در درون جانمست ** در درون جان نهان برهانمست
  • تو نمی‌بینی هلال از ضعف چشم ** من همی بینم مکن بر من تو خشم
  • گفت و گو بسیار گشت و خلق گیج ** در سر و پایان این چرخ پسیج
  • گفت یارا در درونم حجتیست ** بر حدوث آسمانم آیتیست 2850
  • من یقین دارم نشانش آن بود ** مر یقین‌دان را که در آتش رود
  • در زبان می‌ناید آن حجت بدان ** هم‌چو حال سر عشق عاشقان
  • نیست پیدا سر گفت و گوی من ** جز که زردی و نزاری روی من
  • اشک و خون بر رخ روانه می‌دود ** حجت حسن و جمالش می‌شود