English    Türkçe    فارسی   

4
2868-2877

  • فهم کردم کانک دم زد از سبق ** وز حدوث چرخ پیروزست و حق
  • حجت منکر هماره زردرو ** یک نشان بر صدق آن انکار کو
  • یک مناره در ثنای منکران ** کو درین عالم که تا باشد نشان 2870
  • منبری کو که بر آنجا مخبری ** یاد آرد روزگار منکری
  • روی دینار و درم از نامشان ** تا قیامت می‌دهد زین حق نشان
  • سکه‌ی شاهان همی گردد دگر ** سکه‌ی احمد ببین تا مستقر
  • بر رخ نقره و یا روی زری ** وا نما بر سکه نام منکری
  • خود مگیر این معجز چون آفتاب ** صد زبان بین نام او ام‌الکتاب 2875
  • زهره نی کس را که یک حرفی از آن ** یا بدزدد یا فزاید در بیان
  • یار غالب شو که تا غالب شوی ** یار مغلوبان مشو هین ای غوی