English    Türkçe    فارسی   

4
2962-2971

  • غیر شه را بهر آن لا کرده‌ام ** که به سوی شه تولا کرده‌ام
  • گر ببرد او به قهر خود سرم ** شاه بخشد شصت جان دیگرم
  • کار من سربازی و بی‌خویشی است ** کار شاهنشاه من سربخشی است
  • فخر آن سر که کف شاهش برد ** ننگ آن سر کو به غیری سر برد 2965
  • شب که شاه از قهر در قیرش کشید ** ننگ دارد از هزاران روز عید
  • خود طواف آنک او شه‌بین بود ** فوق قهر و لطف و کفر و دین بود
  • زان نیامد یک عبارت در جهان ** که نهانست و نهانست و نهان
  • زانک این اسما و الفاظ حمید ** از گلابه‌ی آدمی آمد پدید
  • علم الاسما بد آدم را امام ** لیک نه اندر لباس عین و لام 2970
  • چون نهاد از آب و گل بر سر کلاه ** گشت آن اسمای جانی روسیاه