English    Türkçe    فارسی   

4
3042-3051

  • یا چو آدم کرده تلقینش خدا ** بی‌حجاب مادر و دایه و ازا
  • یا مسیحی که به تعلیم ودود ** در ولادت ناطق آمد در وجود
  • از برای دفع تهمت در ولاد ** که نزادست از زنا و از فساد
  • جنبشی بایست اندر اجتهاد ** تا که دوغ آن روغن از دل باز داد 3045
  • روغن اندر دوغ باشد چون عدم ** دوغ در هستی برآورده علم
  • آنک هستت می‌نماید هست پوست ** وآنک فانی می‌نماید اصل اوست
  • دوغ روغن ناگرفتست و کهن ** تا بنگزینی بنه خرجش مکن
  • هین بگردانش به دانش دست دست ** تا نماید آنچ پنهان کرده است
  • زآنک این فانی دلیل باقیست ** لابه‌ی مستان دلیل ساقیست 3050
  • مثال دیگر هم درین معنی
  • هست بازیهای آن شیر علم ** مخبری از بادهای مکتتم