English    Türkçe    فارسی   

4
3246-3255

  • خل می‌میرند زین قحط و عذاب ** ده ده و صد صد چو ماهی دور از آب
  • بر مسلمانان نمی‌آری تو رحم ** مومنان خویشند و یک تن شحم و لحم
  • رنج یک جزوی ز تن رنج همه‌ست ** گر دم صلحست یا خود ملحمه‌ست
  • گفت در چشم شما قحطست این ** پیش چشمم چون بهشتست این زمین
  • من همی‌بینم بهر دشت و مکان ** خوشه‌ها انبه رسیده تا میان 3250
  • خوشه‌ها در موج از باد صبا ** پر بیابان سبزتر از گندنا
  • ز آزمون من دست بر وی می‌زنم ** دست و چشم خویش را چون بر کنم
  • یار فرعون تنید ای قوم دون ** زان نماید مر شما را نیل خون
  • یار موسی خرد گردید زود ** تا نماند خون بینید آب رود
  • با پدر از تو جفایی می‌رود ** آن پدر در چشم تو سگ می‌شود 3255