English    Türkçe    فارسی   

4
3336-3345

  • سر کلاه چشم‌بند گوش‌بند ** که ازو بازست مسکین و نژند
  • زان کله مر چشم بازان را سدست ** که همه میلش سوی جنس خودست
  • چون برید از جنس با شه گشت یار ** بر گشاید چشم او را بازدار
  • راند دیوان را حق از مرصاد خویش ** عقل جزوی را ز استبداد خویش
  • که سری کم کن نه‌ای تو مستبد ** بلک شاگرد دلی و مستعد 3340
  • رو بر دل رو که تو جزو دلی ** هین که بنده‌ی پادشاه عادلی
  • بندگی او به از سلطانیست ** که انا خیر دم شیطانیست
  • فرق بین و برگزین تو ای حبیس ** بندگی آدم از کبر بلیس
  • گفت آنک هست خورشید ره او ** حرف طوبی هر که ذلت نفسه
  • سایه‌ی طوبی ببین وخوش بخسپ ** سر بنه در سایه بی‌سرکش بخسپ 3345