English    Türkçe    فارسی   

4
3405-3414

  • زانک هستم من ز اولاد حلال ** نه ز اولاد زنا و اهل ضلال 3405
  • تو ز اولاد زنایی بی‌گمان ** تیر کژ پرد چو بد باشد کمان
  • تصدیق کردن استر جوابهای شتر را و اقرار کردن بفضل او بر خود و ازو استعانت خواستن و بدو پناه گرفتن به صدق و نواختن شتر او را و ره نمودن و یاری دادن پدرانه و شاهانه
  • گفت استر راست گفتی ای شتر ** این بگفت و چشم کرد از اشک پر
  • ساعتی بگریست و در پایش فتاد ** گفت ای بگزیده‌ی رب العباد
  • چه زیان دارد گر از فرخندگی ** در پذیری تو مرا دربندگی
  • گفت چون اقرار کردی پیش من ** رو که رستی تو ز آفات زمن 3410
  • دادی انصاف و رهیدی از بلا ** تو عدو بودی شدی ز اهل ولا
  • خوی بد در ذات تو اصلی نبود ** کز بد اصلی نیاید جز جحود
  • آن بد عاریتی باشد که او ** آرد اقرار و شود او توبه‌جو
  • هم‌چو آدم زلتش عاریه بود ** لاجرم اندر زمان توبه نمود