English    Türkçe    فارسی   

4
3533-3542

  • پیش چشمش این جهان پر عشق و داد ** پیش چشم دیگران مرده و جماد
  • پست و بالا پیش چشمش تیزرو ** از کلوخ و خشت او نکته شنو
  • با عوام این جمله بسته و مرده‌ای ** زین عجب‌تر من ندیدم پرده‌ای 3535
  • گورها یکسان به پیش چشم ما ** روضه و حفره به چشم اولیا
  • عامه گفتندی که پیغامبر ترش ** از چه گشتست و شدست او ذوق‌کش
  • خاص گفتندی که سوی چشمتان ** می‌نماید او ترش ای امتان
  • یک زمان درچشم ما آیید تا ** خنده‌ها بینید اندر هل اتی
  • از سر امرود بن بنماید آن ** منعکس صورت بزیر آ ای جوان 3540
  • آن درخت هستی است امرودبن ** تا بر آنجایی نماید نو کهن
  • تا بر آنجایی ببینی خارزار ** پر ز کزدمهای خشم و پر ز مار