English    Türkçe    فارسی   

4
3659-3668

  • تا نپنداری که این بد کردنیست ** اندرین خواب و ترا تعبیر نیست
  • بلک این خنده بود گریه و زفیر ** روز تعبیر ای ستمگر بر اسیر 3660
  • گریه و درد و غم و زاری خود ** شادمانی دان به بیداری خود
  • ای دریده پوستین یوسفان ** گرگ بر خیزی ازین خواب گران
  • گشته گرگان یک به یک خوهای تو ** می‌درانند از غضب اعضای تو
  • خون نخسپد بعد مرگت در قصاص ** تو مگو که مردم و یابم خلاص
  • این قصاص نقد حیلت‌سازیست ** پیش زخم آن قصاص این بازیست 3665
  • زین لعب خواندست دنیا را خدا ** کین جزا لعبست پیش آن جزا
  • این جزا تسکین جنگ و فتنه‌ایست ** آن چو اخصا است و این چون ختنه‌ایست
  • بیان آنک خلق دوزخ گرسنگانند و نالانند به حق کی روزیهای ما را فربه گردان و زود زاد به ما رسان کی ما را صبر نماند
  • این سخن پایان ندارد موسیا ** هین رها کن آن خران را در گیا