English    Türkçe    فارسی   

4
386-395

  • سجده گه را تر کن از اشک روان ** کای خدا تو وا رهانم زین گمان
  • آن زمان کت امتحان مطلوب شد ** مسجد دین تو پر خروب شد
  • قصه‌ی مسجد اقصی و خروب و عزم کردن داود علیه‌السلام پیش از سلیمان علیه‌السلام بر بنای آن مسجد
  • چون درآمد عزم داودی به تنگ ** که بسازد مسجد اقصی به سنگ
  • وحی کردش حق که ترک این بخوان ** که ز دستت برنیاید این مکان
  • نیست در تقدیر ما آنک تو این ** مسجد اقصی بر آری ای گزین 390
  • گفت جرمم چیست ای دانای راز ** که مرا گویی که مسجد را مساز
  • گفت بی‌جرمی تو خونها کرده‌ای ** خون مظلومان بگردن برده‌ای
  • که ز آواز تو خلقی بی‌شمار ** جان بدادند و شدند آن را شکار
  • خون بسی رفتست بر آواز تو ** بر صدای خوب جان‌پرداز تو
  • گفت مغلوب تو بودم مست تو ** دست من بر بسته بود از دست تو 395