English    Türkçe    فارسی   

4
463-472

  • از لعاب خویش پرده‌ی نور کرد ** دیده‌ی ادراک خود را کور کرد
  • گردن اسپ ار بگیرد بر خورد ** ور بگیرد پاش بستاند لگد
  • کم نشین بر اسپ توسن بی‌لگام ** عقل و دین را پیشوا کن والسلام 465
  • اندرین آهنگ منگر سست و پست ** کاندرین ره صبر و شق انفسست
  • بقیه‌ی قصه‌ی بنای مسجد اقصی
  • چون سلیمان کرد آغاز بنا ** پاک چون کعبه همایون چون منی
  • در بنااش دیده می‌شد کر و فر ** نی فسرده چون بناهای دگر
  • در بنا هر سنگ کز که می‌سکست ** فاش سیروا بی‌همی گفت از نخست
  • هم‌چو از آب و گل آدم‌کده ** نور ز آهک پاره‌ها تابان شده 470
  • سنگ بی‌حمال آینده شده ** وان در و دیوارها زنده شده
  • حق همی‌گوید که دیوار بهشت ** نیست چون دیوارها بی‌جان و زشت