English    Türkçe    فارسی   

4
953-962

  • این حلیمه‌ی سعدی از اومید تو ** آمد اندر ظل شاخ بید تو
  • که ازو فرزند طفلی گم شدست ** نام آن کودک محمد آمدست
  • چون محمد گفت آن جمله بتان ** سرنگون گشت و ساجد آن زمان 955
  • که برو ای پیر این چه جست و جوست ** آن محمد را که عزل ما ازوست
  • ما نگون و سنگسار آییم ازو ** ما کساد و بی‌عیار آییم ازو
  • آن خیالاتی که دیدندی ز ما ** وقت فترت گاه گاه اهل هوا
  • گم شود چون بارگاه او رسید ** آب آمد مر تیمم را درید
  • دور شو ای پیر فتنه کم فروز ** هین ز رشک احمدی ما را مسوز 960
  • دور شو بهر خدا ای پیر تو ** تا نسوزی ز آتش تقدیر تو
  • این چه دم اژدها افشردنست ** هیچ دانی چه خبر آوردنست