English    Türkçe    فارسی   

4
993-1002

  • آنک فضل تو درین طفلیش داد ** کس نشان ندهد به صد ساله جهاد
  • چون یقین دیدم عنایتهای تو ** بر وی او دریست از دریای تو
  • من هم او را می شفیع آرم به تو ** حال او ای حال‌دان با من بگو 995
  • از درون کعبه آمد بانگ زود ** که هم‌اکنون رخ به تو خواهد نمود
  • با دو صد اقبال او محظوظ ماست ** با دو صد طلب ملک محفوظ ماست
  • ظاهرش را شهره‌ی گیهان کنیم ** باطنش را از همه پنهان کنیم
  • زر کان بود آب و گل ما زرگریم ** که گهش خلخال و گه خاتم بریم
  • گه حمایلهای شمشیرش کنیم ** گاه بند گردن شیرش کنیم 1000
  • گه ترنج تخت بر سازیم ازو ** گاه تاج فرقهای ملک‌جو
  • عشقها داریم با این خاک ما ** زانک افتادست در قعده‌ی رضا