English    Türkçe    فارسی   

5
1011-1020

  • آنچ کردی ای جهان با دیگران  ** بی‌وفایی و فن و ناز گران 
  • بر سرت ریزیم ما بهر جزا  ** که شهیدیم آمده اندر غزا 
  • تا بدانی که خدای پاک را  ** بندگان هستند پر حمله و مری 
  • سبلت تزویر دنیا بر کنند  ** خیمه را بر باروی نصرت زنند 
  • این شهیدان باز نو غازی شدند  ** وین اسیران باز بر نصرت زدند  1015
  • سر برآوردند باز از نیستی  ** که ببین ما را گر اکمه نیستی 
  • تا بدانی در عدم خورشیدهاست  ** وآنچ اینجا آفتاب آنجا سهاست 
  • در عدم هستی برادر چون بود  ** ضد اندر ضد چون مکنون بود 
  • یخرج الحی من المیت بدان  ** که عدم آمد امید عابدان 
  • مرد کارنده که انبارش تهیست  ** شاد و خوش نه بر امید نیستیست  1020