English    Türkçe    فارسی   

5
1080-1089

  • چون گهر در بحر گوید بحر کو  ** وآن خیال چون صدف دیوار او  1080
  • گفتن آن کو حجابش می‌شود  ** ابر تاب آفتابش می‌شود 
  • بند چشم اوست هم چشم بدش  ** عین رفع سد او گشته سدش 
  • بند گوش او شده هم هوش او  ** هوش با حق دار ای مدهوش او 
  • در تفسیر قول مصطفی علیه‌السلام من جعل الهموم هما واحدا کفاه الله سائر همومه و من تفرقت به الهموم لا یبالی الله فی ای واد اهلکه 
  • هوش را توزیع کردی بر جهات  ** می‌نیرزد تره‌ای آن ترهات 
  • آب هش را می‌کشد هر بیخ خار  ** آب هوشت چون رسد سوی ثمار  1085
  • هین بزن آن شاخ بد را خو کنش  ** آب ده این شاخ خوش را نو کنش 
  • هر دو سبزند این زمان آخر نگر  ** کین شود باطل از آن روید ثمر 
  • آب باغ این را حلال آن را حرام  ** فرق را آخر ببینی والسلام 
  • عدل چه بود آب ده اشجار را  ** ظلم چه بود آب دادن خار را