English    Türkçe    فارسی   

5
1142-1151

  • هر چه گویی باز گوید که همان  ** می‌کند افسوس چون مستهزیان 
  • از کجا این قوم و پیغام از کجا  ** از جمادی جان کرا باشد رجا 
  • گر تو پیغام زنی آری و زر  ** پیش تو بنهند جمله سیم و سر 
  • که فلان جا شاهدی می‌خواندت  ** عاشق آمد بر تو او می‌داندت  1145
  • ور تو پیغام خدا آری چو شهد  ** که بیا سوی خدا ای نیک‌عهد 
  • از جهان مرگ سوی برگ رو  ** چون بقا ممکن بود فانی مشو 
  • قصد خون تو کنند و قصد سر  ** نه از برای حمیت دین و هنر 
  • سبب عداوت عام و بیگانه زیستن ایشان به اولیاء خدا کی بحقشان می‌خوانند و با آب حیات ابدی 
  • بلک از چفسیدگی در خان و مان  ** تلخشان آید شنیدن این بیان 
  • خرقه‌ای بر ریش خر چفسید سخت  ** چونک خواهی بر کنی زو لخت لخت  1150
  • جفته اندازد یقین آن خر ز درد  ** حبذا آن کس کزو پرهیز کرد