English    Türkçe    فارسی   

5
1209-1218

  • تا که مردانی که خود سنگین‌دلند  ** از حسد تا در کدامین منزلند 
  • گر نکردی شرع افسونی لطیف  ** بر دریدی هر کسی جسم حریف  1210
  • شرع بهر دفع شر رایی زند  ** دیو را در شیشه‌ی حجت کند 
  • از گواه و از یمین و از نکول  ** تا به شیشه در رود دیو فضول 
  • مثل میزانی که خشنودی دو ضد  ** جمع می‌آید یقین در هزل و جد 
  • شرع چون کیله و ترازو دان یقین  ** که بدو خصمان رهند از جنگ و کین 
  • گر ترازو نبود آن خصم از جدال  ** کی رهد از وهم حیف و احتیال  1215
  • پس درین مردار زشت بی‌وفا  ** این همه رشکست و خصمست و جفا 
  • پس در اقبال و دولت چون بود  ** چون شود جنی و انسی در حسد 
  • آن شیاطین خود حسود کهنه‌اند  ** یک زمان از ره‌زنی خالی نه‌اند