English    Türkçe    فارسی   

5
1353-1362

  • در کف او نرمه جاروبی که من  ** خانه را می‌روفتم بهر عطن 
  • چونک باع جاروب در را وا گشاد  ** گفت خاتون زیر لب کای اوستاد 
  • رو ترش کردی و جاروبی به کف  ** چیست آن خر برگسسته از علف  1355
  • نیم کاره و خشمگین جنبان ذکر  ** ز انتظار تو دو چشمش سوی در 
  • زیر لب گفت این نهان کرد از کنیز  ** داشتش آن دم چو بی‌جرمان عزیز 
  • بعد از آن گفتش که چادر نه به سر  ** رو فلان خانه ز من پیغام بر 
  • این چنین گو وین چنین کن وآنچنان  ** مختصر کردم من افسانه‌ی زنان 
  • آنچ مقصودست مغز آن بگیر  ** چون براهش کرد آن زال ستیر  1360
  • بود از مستی شهوت شادمان  ** در فرو بست و همی‌گفت آن زمان 
  • یافتم خلوت زنم از شکر بانگ  ** رسته‌ام از چار دانگ و از دو دانگ