English    Türkçe    فارسی   

5
1515-1524

  • تو از آن اعراض او افغان مکن  ** خویشتن را ابله و نادان مکن  1515
  • بلک شکر حق کن و نان بخش کن  ** که نگشتی در جوال او کهن 
  • از جوالش زود بیرون آمدی  ** تا بجویی یار صدق سرمدی 
  • نازنین یاری که بعد از مرگ تو  ** رشته‌ی یاری او گردد سه تو 
  • آن مگر سلطان بود شاه رفیع  ** یا بود مقبول سلطان و شفیع 
  • رستی از قلاب و سالوس و دغل  ** غر او دیدی عیان پیش از اجل  1520
  • این جفای خلق با تو در جهان  ** گر بدانی گنج زر آمد نهان 
  • خلق را با تو چنین بدخو کنند  ** تا ترا ناچار رو آن سو کنند 
  • این یقین دان که در آخر جمله‌شان  ** خصم گردند و عدو و سرکشان 
  • تو بمانی با فغان اندر لحد  ** لا تذرنی فرد خواهان از احد