English    Türkçe    فارسی   

5
1601-1610

  • آن که خواهی کز غمش خسته کنی  ** راه زاری بر دلش بسته کنی 
  • تا فرو آید بلا بی‌دافعی  ** چون نباشد از تضرع شافعی 
  • وانک خواهی کز بلااش وا خری  ** جان او را در تضرع آوری 
  • گفته‌ای اندر نبی که آن امتان  ** که بریشان آمد آن قهر گران 
  • چون تضرع می‌نکردند آن نفس  ** تا بلا زیشان بگشتی باز پس  1605
  • لیک دلهاشان چون قاسی گشته بود  ** آن گنههاشان عبادت می‌نمود 
  • تا نداند خویش را مجرم عنید  ** آب از چشمش کجا داند دوید 
  • قصه‌ی قوم یونس علیه‌السلام بیان و برهان آنست کی تضرع و زاری دافع بلای آسمانیست و حق تعالی فاعل مختارست پس تضرع و تعظیم پیش او مفید باشد و فلاسفه گویند فاعل به طبع است و بعلت نه مختار پر تضرع طبع را نگرداند 
  • قوم یونس را چو پیدا شد بلا  ** ابر پر آتش جدا شد از سما 
  • برق می‌انداخت می‌سوزید سنگ  ** ابر می‌غرید رخ می‌ریخت رنگ 
  • جملگان بر بامها بودند شب  ** که پدید آمد ز بالا آن کرب  1610