English    Türkçe    فارسی   

5
1623-1632

  • در دمی از صور یک بانگ عظیم  ** پر شود محشر خلایق از رمیم 
  • در دمی در صور گویی الصلا  ** برجهید ای کشتگان کربلا 
  • ای هلاکت دیدگان از تیغ مرگ  ** برزنید از خاک سر چون شاخ و برگ  1625
  • رحمت تو وآن دم گیرای تو  ** پر شود این عالم از احیای تو 
  • تو فرشته‌ی رحمتی رحمت نما  ** حامل عرشی و قبله‌ی دادها 
  • عرش معدن گاه داد و معدلت  ** چار جو در زیر او پر مغفرت 
  • جوی شیر و جوی شهد جاودان  ** جوی خمر و دجله‌ی آب روان 
  • پس ز عرش اندر بهشتستان رود  ** در جهان هم چیزکی ظاهر شود  1630
  • گرچه آلوده‌ست اینجا آن چهار  ** از چه از زهر فنا و ناگوار 
  • جرعه‌ای بر خاک تیره ریختند  ** زان چهار و فتنه‌ای انگیختند