English    Türkçe    فارسی   

5
1666-1675

  • قهر حق بهتر ز صد حلم منست  ** منع کردن جان ز حق جان کندنست 
  • بترین قهرش به از حلم دو کون  ** نعم رب‌العالمین و نعم عون 
  • لطفهای مضمر اندر قهر او  ** جان سپردن جان فزاید بهر او 
  • هین رها کن بدگمانی و ضلال  ** سر قدم کن چونک فرمودت تعال 
  • آن تعال او تعالیها دهد  ** مستی و جفت و نهالیها دهد  1670
  • باری آن امر سنی را هیچ هیچ  ** من نیارم کرد وهن و پیچ پیچ 
  • این همه بشنید آن خاک نژند  ** زان گمان بد بدش در گوش بند 
  • باز از نوعی دگر آن خاک پست  ** لابه و سجده همی‌کرد او چو مست 
  • گفت نه برخیز نبود زین زیان  ** من سر و جان می‌نهم رهن و ضمان 
  • لابه مندیش و مکن لابه دگر  ** جز بدان شاه رحیم دادگر  1675