English    Türkçe    فارسی   

5
1687-1696

  • گر مرا چشمه کند آبی هم  ** ور مرا آتش کند تابی دهم 
  • گر مرا باران کند خرمن دهم  ** ور مرا ناوک کند در تن جهم 
  • گر مرا ماری کند زهر افکنم  ** ور مرا یاری کند خدمت کنم 
  • من چو کلکم در میان اصبعین  ** نیستم در صف طاعت بین بین  1690
  • خاک را مشغول کرد او در سخن  ** یک کفی بربود از آن خاک کهن 
  • ساحرانه در ربود از خاکدان  ** خاک مشغول سخن چون بی‌خودان 
  • برد تا حق تربت بی‌رای را  ** تا به مکتب آن گریزان پای را 
  • گفت یزدان که به علم روشنم  ** که ترا جلاد این خلقان کنم 
  • گفت یا رب دشمنم گیرند خلق  ** چون فشارم خلق را در مرگ حلق  1695
  • تو روا داری خداوند سنی  ** که مرا مبغوض و دشمن‌رو کنی