English    Türkçe    فارسی   

5
1740-1749

  • می‌زند جان در جهان آبگون  ** نعره یا لیت قومی یعلمون  1740
  • گر نخواهد زیست جان بی این بدن  ** پس فلک ایوان کی خواهد بدن 
  • گر نخواهد بی بدن جان تو زیست  ** فی السماء رزقکم روزی کیست 
  • در بیان وخامت چرب و شیرین دنیا و مانع شدن او از طعام الله چنانک فرمود الجوع طعام الله یحیی به ابدان الصدیقین ای فی الجوع طعام الله و قوله ابیت عند ربی یطعمنی و یسقینی و قوله یرزقون فرحین 
  • وا رهی زین روزی ریزه‌ی کثیف  ** در فتی در لوت و در قوت شریف 
  • گر هزاران رطل لوتش می‌خوری  ** می‌روی پاک و سبک هم‌چون پری 
  • که نه حبس باد و قولنجت کند  ** چارمیخ معده آهنجت کند  1745
  • گر خوری کم گرسنه مانی چو زاغ  ** ور خوری پر گیرد آروغت دماغ 
  • کم خوری خوی بد و خشکی و دق  ** پر خوری شد تخمه را تن مستحق 
  • از طعام الله و قوت خوش‌گوار  ** بر چنان دریا چو کشتی شو سوار 
  • باش در روزه شکیبا و مصر  ** دم به دم قوت خدا را منتظر