English    Türkçe    فارسی   

5
1764-1773

  • عقل کاذب هست خود معکوس‌بین  ** زندگی را مرگ بیند ای غبین 
  • ای خدا بنمای تو هر چیز را  ** آنچنان که هست در خدعه‌سرا  1765
  • هیچ مرده نیست پر حسرت ز مرگ  ** حسرتش آنست کش کم بود برگ 
  • ورنه از چاهی به صحرا اوفتاد  ** در میان دولت و عیش و گشاد 
  • زین مقام ماتم و ننگین مناخ  ** نقل افتادش به صحرای فراخ 
  • مقعد صدقی نه ایوان دروغ  ** باده‌ی خاصی نه مستیی ز دوغ 
  • مقعد صدق و جلیسش حق شده  ** رسته زین آب و گل آتشکده  1770
  • ور نکردی زندگانی منیر  ** یک دو دم ماندست مردانه بمیر 
  • فیما یرجی من رحمة الله تعالی معطی النعم قبل استحقاقها و هو الذی ینزل الغیث من بعد ما قنطوا و رب بعد یورث قربا و رب معصیة میمونة و رب سعادة تاتی من حیث یرجی النقم لیعلم ان الله یبدل سیاتهم حسنات 
  • در حدیث آمد که روز رستخیز  ** امر آید هر یکی تن را که خیز 
  • نفخ صور امرست از یزدان پاک  ** که بر آرید ای ذرایر سر ز خاک