English    Türkçe    فارسی   

5
1860-1869

  • راه می‌ندهد کسی را اندرو  ** بسته می‌دارد همیشه آن در او  1860
  • شاه فرمود ای عجب آن بنده را  ** چیست خود پنهان و پوشیده ز ما 
  • پس اشارت کرد میری را که رو  ** نیم‌شب بگشای و اندر حجره شو 
  • هر چه یابی مر ترا یغماش کن  ** سر او را بر ندیمان فاش کن 
  • با چنین اکرام و لطف بی‌عدد  ** از لیمی سیم و زر پنهان کند 
  • می‌نماید او وفا و عشق و جوش  ** وانگه او گندم‌نمای جوفروش  1865
  • هر که اندر عشق یابد زندگی  ** کفر باشد پیش او جز بندگی 
  • نیم‌شب آن میر با سی معتمد  ** در گشاد حجره‌ی او رای زد 
  • مشعله بر کرده چندین پهلوان  ** جانب حجره روانه شادمان 
  • که امر سلطانست بر حجره زنیم  ** هر یکی همیان زر در کش کنیم