English    Türkçe    فارسی   

5
1892-1901

  • زانک پیلم دید هندستان به خواب  ** از خراج اومید بر ده شد خراب 
  • کیف یاتی النظم لی والقافیه  ** بعد ما ضاعت اصول العافیه 
  • ما جنون واحد لی فی الشجون  ** بل جنون فی جنون فی جنون 
  • ذاب جسمی من اشارات الکنی  ** منذ عاینت البقاء فی الفنا  1895
  • ای ایاز از عشق تو گشتم چو موی  ** ماندم از قصه تو قصه‌ی من بگوی 
  • بس فسانه‌ی عشق تو خواندم به جان  ** تو مرا که افسانه گشتستم بخوان 
  • خود تو می‌خوانی نه من ای مقتدی  ** من که طورم تو موسی وین صدا 
  • کوه بیچاره چه داند گفت چیست  ** زانک موسی می‌بداند که تهیست 
  • کوه می‌داند به قدر خویشتن  ** اندکی دارد ز لطف روح تن  1900
  • تن چو اصطرلاب باشد ز احتساب  ** آیتی از روح هم‌چون آفتاب